از وعده صادق تا بازدارندگی واقعی
عدالت اجتماعی و مشروعیت سیاسی حاکم از منظر روانشناسی اجتماعی
رابطه اقتصاد و سیاست در ایران: تأثیر متقابل اقتصاد و سیاست بر تصمیمات داخلی و خارجی
افراطگرایی نهادینهشده و پیامدهای چندسطحی آن
تنشهای ایران و آمریکا؛ بازاندیشی در منازعه، مداخله و نظم منطقهای نوین
پوپولیسم و تأثیر رهبران پوپولیست بر سیاست داخلی و بینالمللی
تغییر در ائتلافهای جهانی: از اتحادهای پایدار به ائتلافهای موقت و انعطافپذیر
شمارش معکوس برای پایان دوران نتانیاهو؛ با تأکید بر نقش ارتش اسرائیل در تحولات آینده
توسعه فرایندی چند بعدی است که شامل بهبود کیفیت زندگی، افزایش رفاه اجتماعی، گسترش زیرساختها، ارتقای سطح آموزش و بهداشت، بهبود سطح رفاه عمومی، کاهش نابرابریها، تقویت نهادهای اقتصادی و حکمرانی میشود. توسعه را میتوان به دو بخش کلی تقسیم کرد: توسعه اقتصادی و توسعه انسانی. توسعه اقتصادی به رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، افزایش […]
حضور افغانستانیها در ایران چالشها و تهدیدهایی برای امنیت ملی، اقتصاد، فرهنگ ایران به همراه خواهد داشت. بدون یک استراتژی جامع و مدیریت صحیح، این مسأله میتواند در بلندمدت پیامدهایی جدی برای کشور داشته باشد.
دلار همچنان بر اقتصاد جهانی مسلط است، اما تلاشهای بسیاری برای کاهش این وابستگی در حال انجام است.
چین با استفاده از قراردادهای بلندمدت، سرمایهگذاریهای کلان و پرداخت وام به دیگر کشورها و در درنتیجه آن ایجاد تله بدهی، در حال افزایش نفوذ خود در جهان است و به تدریج وابستگی کشورهای مختلف را به خود بیشتر میکند.
بندر فاو و پروژه «جاده توسعه» به عنوان یک مسیر جدید ترانزیتی، با هدف دسترسی به آبهای آزاد و تبدیل شدن به یک مرکز حمل و نقل منطقهای میتواند تهدیدی جدی برای منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران باشد.
دیدگاههای دونالد ترامپ نسبت به سیاست داخلی و خارجی را میتوان از طریق دو شعار کلیدی کارزار انتخاباتی او در سال ۲۰۱۶ درک کرد: «اول آمریکا» و «آمریکا را دوباره با عظمت کنید».
روابط بین ایران و روسیه دارای ابعاد پیچیدهای در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی است. این روابط همواره تحت تأثیر تحولات بینالمللی، منافع ملی دو کشور، و تعاملات آنها با قدرتهای بزرگ جهانی به ویژه ایالات متحده آمریکا قرار داشته است. از نظر سیاسی، ایران و روسیه در برخی مسائل بینالمللی مانند سوریه و مقابله […]
ایران، امروز در نقطهای قرار دارد که دیگر تکرار ادبیات هشدار و سخنان بدون اقدام، نه تنها کارایی ندارد بلکه امنیت ملی را به خطر انداخته است.
عدالت اجتماعی، افزون بر اینکه یک نیاز اخلاقی و قانونی است، ضرورتی روانشناختی برای حفظ مشروعیت سیاسی به شمار میرود. احساس انصاف، اجرای بیطرفانه قانون، و پاسخگویی حاکمان به انتظارات مردم، ستونهای روانشناختی مشروعیت بهشمار میروند.
تغییر پارادایم از "سیاستمحوری اقتصاد" به "اقتصادمحوری سیاست" ضرورتی تاریخی برای ایران امروز است. در این چارچوب سیاست باید به بازسازی ساختارهای اقتصادی، ارتقاء حکمرانی کارآمد و تسهیل تعامل سازنده با جهان بینجامد.
با توجه به پیامدهای عمیق و میاننسلی بحرانهای ساختاری کنونی، نقشآفرینی فعالانه کنشگران غیردولتی، جامعه دانشگاهی، نهادهای مدنی و رسانههای مستقل در بازسازی گفتمان سیاسی جهانی مبتنی بر صلح، عدالت و حقوق زیستی انسان، نه تنها ضرورتی اخلاقی، بلکه شرطی لازم برای تداوم زیستپذیری تمدن بشری است.
امنیت ملی مفهومی نسبی، شکننده و وابسته به قدرت بازدارندگی است. ایران در محیطی پر از تهدیدهای بالفعل و بالقوه قرار دارد. اگرچه برنامه هستهای صلحآمیز ایران حق مسلم ملت است، اما در شرایط کنونی این حق باید به مرحلهای فراتر ارتقا یابد. دستیابی به تسلیحات هستهای (ولو در سطح توانایی ساخت) نه تنها برای جلوگیری از جنگ، بلکه برای تقویت موقعیت منطقهای، استقلال تصمیمگیری و عزت ملی، ضروری به نظر میرسد.
بندر فاو و پروژه «جاده توسعه» به عنوان یک مسیر جدید ترانزیتی، با هدف دسترسی به آبهای آزاد و تبدیل شدن به یک مرکز حمل و نقل منطقهای میتواند تهدیدی جدی برای منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران باشد.
اعتماد یکجانبه و بدون پشتوانه به وعدههای کشورهای غربی به ویژه آمریکا نه تنها دستاوردی برای ایران در پی نخواهد داشت بلکه میتواند زمینهساز آسیبهای جدی به امنیت و منافع حیاتی کشور گردد.
حضور افغانستانیها در ایران چالشها و تهدیدهایی برای امنیت ملی، اقتصاد، فرهنگ ایران به همراه خواهد داشت. بدون یک استراتژی جامع و مدیریت صحیح، این مسأله میتواند در بلندمدت پیامدهایی جدی برای کشور داشته باشد.
دالان زنگزور یکی از پروژههای مهم و استراتژیک در قفقاز جنوبی است که در صورت اجرایی شدن، میتواند تأثیرات عمیقی بر جغرافیای سیاسی و اقتصادی منطقه، به ویژه برای ایران داشته باشد و تهدیدی جدی برای منافع استراتژیک ایران ایجاد کند. این پروژه که در واقع یک کریدور ترانزیتی بین جمهوری آذربایجان و ترکیه ایجاد […]
ایده رئیسجمهورهای استانی به ظاهر با هدف بهبود مدیریت کشور ارائه میشود، اما در عمل پیامدهای خطرناکی برای وحدت ملی، تمامیت ارضی و هویت ایرانی دارد. چنین ایدهای با تضعیف دولت مرکزی راه را برای تبدیل ایران به یک حکومت فدرالی و در نهایت تجزیه کشور هموار میکند. در این میان گروههای جداییطلب که همواره به دنبال تضعیف ایران هستند بیشترین بهره را از این شرایط خواهند برد. از این رو ضروری است که سیاستمداران و نخبگان کشور با درک عمیق از خطرات اینگونه ایدهها از ترویج و حمایت از آنها پرهیز کنند.
اعتماد یکجانبه و بدون پشتوانه به وعدههای کشورهای غربی به ویژه آمریکا نه تنها دستاوردی برای ایران در پی نخواهد داشت بلکه میتواند زمینهساز آسیبهای جدی به امنیت و منافع حیاتی کشور گردد.
چین با استفاده از قراردادهای بلندمدت، سرمایهگذاریهای کلان و پرداخت وام به دیگر کشورها و در درنتیجه آن ایجاد تله بدهی، در حال افزایش نفوذ خود در جهان است و به تدریج وابستگی کشورهای مختلف را به خود بیشتر میکند.
بندر فاو و پروژه «جاده توسعه» به عنوان یک مسیر جدید ترانزیتی، با هدف دسترسی به آبهای آزاد و تبدیل شدن به یک مرکز حمل و نقل منطقهای میتواند تهدیدی جدی برای منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران باشد.
نظام بینالملل امروز در حال گذار از مدل سنتی اتحادهای پایدار و ساختاریافته به سمت ائتلافهای موقت، منعطف و مسئلهمحور است. هم ناتو به عنوان یک ائتلاف کهنهکار و هم بریکس بهعنوان چارچوبی نوظهور، هر دو با چالشهایی مواجه هستند که ریشه در تغییر ماهیت قدرت، تنوع تهدیدات و الگوی جدید محاسبه منافع دارند.
ایران، امروز در نقطهای قرار دارد که دیگر تکرار ادبیات هشدار و سخنان بدون اقدام، نه تنها کارایی ندارد بلکه امنیت ملی را به خطر انداخته است.
ایران، امروز در نقطهای قرار دارد که دیگر تکرار ادبیات هشدار و سخنان بدون اقدام، نه تنها کارایی ندارد بلکه امنیت ملی را به خطر انداخته است.
عدالت اجتماعی، افزون بر اینکه یک نیاز اخلاقی و قانونی است، ضرورتی روانشناختی برای حفظ مشروعیت سیاسی به شمار میرود. احساس انصاف، اجرای بیطرفانه قانون، و پاسخگویی حاکمان به انتظارات مردم، ستونهای روانشناختی مشروعیت بهشمار میروند.
تغییر پارادایم از "سیاستمحوری اقتصاد" به "اقتصادمحوری سیاست" ضرورتی تاریخی برای ایران امروز است. در این چارچوب سیاست باید به بازسازی ساختارهای اقتصادی، ارتقاء حکمرانی کارآمد و تسهیل تعامل سازنده با جهان بینجامد.
با توجه به پیامدهای عمیق و میاننسلی بحرانهای ساختاری کنونی، نقشآفرینی فعالانه کنشگران غیردولتی، جامعه دانشگاهی، نهادهای مدنی و رسانههای مستقل در بازسازی گفتمان سیاسی جهانی مبتنی بر صلح، عدالت و حقوق زیستی انسان، نه تنها ضرورتی اخلاقی، بلکه شرطی لازم برای تداوم زیستپذیری تمدن بشری است.
جنگ احتمالی آینده نه تنها نبردی نظامی، بلکه مواجههای تمدنی بر سر مفهوم «استقلال»، «تمامیت ارضی» و «حق تعیین سرنوشت ملتها» خواهد بود. در این میدان تنها کشورهایی پیروز خواهند شد که قادر به ترکیب عقلانیت راهبردی با اراده مردمی باشند.