• امروز : چهارشنبه, ۲۹ مرداد , ۱۴۰۴
  • برابر با : Wednesday - 20 August - 2025

تنش‌های ایران و آمریکا؛ بازاندیشی در منازعه، مداخله و نظم منطقه‌ای نوین

  • ۰۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۵
تنش‌های ایران و آمریکا؛ بازاندیشی در منازعه، مداخله و نظم منطقه‌ای نوین
جنگ احتمالی آینده نه ‌تنها نبردی نظامی، بلکه مواجهه‌ای تمدنی بر سر مفهوم «استقلال»، «تمامیت ارضی» و «حق تعیین سرنوشت ملت‌ها» خواهد بود. در این میدان تنها کشورهایی پیروز خواهند شد که قادر به ترکیب عقلانیت راهبردی با اراده مردمی باشند.

خاورمیانه در سال‌های اخیر به یکی از پرچالش‌ترین نقاط ژئوپلیتیکی جهان تبدیل شده است. منطقه‌ای که در آن هم‌پوشانی منافع بازیگران داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی بستری از بی‌ثباتی مزمن، بحران‌های امنیتی و رقابت‌های ژئواستراتژیک ایجاد کرده است. در این میان روابط خصمانه میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا به ‌ویژه پس از خروج یک‌جانبه واشنگتن از برجام در سال ۲۰۱۸، به نقطه ثقل بسیاری از تحولات تبدیل شده است. این تقابل نه صرفاً ناشی از تصمیمات مقطعی سیاستمداران بلکه ریشه در ساختار قدرت، منافع ژئوپلیتیکی و فشارهای ایدئولوژیک دارد که توسط مجموعه‌ای از کنشگران اثرگذار مانند آیپک (AIPAC)، مجموعه نظامی-صنعتی آمریکا و متحدان منطقه‌ای واشنگتن هدایت می‌شود.

یکی از ابزارهای اصلی آمریکا در پیگیری اهداف راهبردی خود در خاورمیانه، استفاده از سیاست‌های مداخله‌جویانه تحت پوشش مفاهیمی چون «دمکراسی‌سازی»، «مبارزه با تروریسم» و «حفاظت از منافع جهانی» بوده است. با این حال این سیاست‌ها اغلب به بی‌ثبات‌سازی دولت‌های مستقل، تقویت ساختارهای شبه‌دولتی وابسته و شکل‌گیری شکاف‌های امنیتی در جغرافیای منطقه انجامیده است.

سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه بخشی از یک راهبرد کلان در جهت بازتولید ائتلاف‌های امنیتی ضد ایرانی بود. حمایت مالی، سیاسی و لجستیکی کشورهایی چون عربستان، امارات و قطر از این پروژه شواهدی از یک سناریوی ژئوپلیتیکی گسترده‌تر ارائه می‌دهد که هدف آن ایجاد محدودیت استراتژیک برای ایران و تضعیف نفوذ منطقه‌ای آن در چارچوب محور مقاومت است.

این کشورها پیش‌تر نیز در بحران‌های بنیادینی نظیر جنگ خلیج فارس، سرنگونی صدام و بحران سوریه و یمن در قالب ائتلاف‌های هم‌راستا با منافع آمریکا و اسرائیل ایفای نقش کرده‌اند. این روند از منظر تحلیل‌های ژئوپلیتیکی، نشان‌دهنده شکل‌گیری یک «ائتلاف مداخله‌گر منطقه‌ای» است که هدف آن بازتعریف جغرافیای قدرت در خاورمیانه بر اساس منافع بازیگران فرامنطقه‌ای است.

در برابر چنین تهدیداتی ایران تنها از طریق راهبردی چندبعدی می‌تواند بازدارندگی مؤثر ایجاد کند. تقویت انسجام اجتماعی، مبارزه ساختاری با فساد، ارتقای شفافیت در نهادهای تصمیم‌ساز و بازتعریف رابطه میان حاکمیت و جامعه مدنی از جمله الزاماتی است که می‌تواند مشروعیت سیاسی را تقویت و مقاومت ملی را در برابر تهدیدات خارجی سامان دهد. حاکمیتی که درگیر تعارضات درونی، فساد ساختاری و فقدان اعتماد عمومی باشد، در برابر فشارهای بین‌المللی آسیب‌پذیرتر خواهد بود.

بازدارندگی مؤثر تنها بر پایه توان نظامی استوار نیست، بلکه نیازمند برخورداری از سرمایه مشروعیت در عرصه داخلی و بین‌المللی است. وقتی یک ملت از انسجام، آگاهی تاریخی و اعتماد به حاکمیت خود برخوردار باشد، توان مقابله با جنگ‌های ترکیبی و روانیِ دشمن افزایش می‌یابد. تجربه تاریخی جنگ ویتنام که در آن یک بازیگر ضعیفتر نظامی توانست در برابر قدرت برتر مقاومت کند، الگویی است که هنوز در ادبیات نظامی آمریکا مورد بازخوانی قرار می‌گیرد.

یکی از پدیده‌های نگران‌کننده عصر حاضر استفاده ابزاری از گفتمان‌های دموکراسی و حقوق بشر توسط بازیگران مداخله‌گر غربی است. در بسیاری از موارد این گفتمان‌ها نه در خدمت توسعه سیاسی بومی، بلکه به‌عنوان ابزاری برای فشار، تحریم، مداخله نظامی یا مهندسی تغییر رژیم به کار رفته‌اند. این فرآیند سبب بی‌اعتبار شدن دموکراسی شده و به «دموکراسی‌های فرمایشی» مشروعیت بخشیده است.

در سطح کلان‌تر تداوم رویکرد یک‌جانبه‌گرایانه و نظامی‌محور آمریکا، موجب شده تا قدرت‌های نوظهور شرقی – به‌ویژه چین – جایگزین‌هایی با رویکرد نرم‌تر و مشارکتی‌تر در سطح بین‌الملل ارائه دهند. پروژه‌هایی مانند «ابتکار کمربند و راه» چین، نمونه‌ای از تلاش برای ساختن نظمی اقتصادی-ژئوپلیتیکی است که در آن نقش‌آفرینی آمریکا محدودتر خواهد شد. از این منظر تقابل با ایران بخشی از نبرد ژئوپلیتیکی بزرگ‌تری است که در آن “صعود شرق و افول غرب” به‌عنوان یک گفتمان نوظهور در حال تثبیت است.

برای ایران عبور از این مرحله تاریخی مستلزم تدوین راهبردی چندبعدی شامل اصلاحات ساختاری داخلی، تعامل هوشمندانه با قدرت‌های جهانی، بازآفرینی گفتمان ملی و مقاومت هوشمندانه در برابر مداخلات فرامنطقه‌ای است. جنگ احتمالی آینده نه ‌تنها نبردی نظامی، بلکه مواجهه‌ای تمدنی بر سر مفهوم «استقلال»، «تمامیت ارضی» و «حق تعیین سرنوشت ملت‌ها» خواهد بود. در این میدان تنها کشورهایی پیروز خواهند شد که قادر به ترکیب عقلانیت راهبردی با اراده مردمی باشند.

لینک کوتاه : https://bstt.org/?p=874
  • نویسنده : دکتر مرتضی بندری

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.

برچسب ها
آمریکا، جنگ، اسرائیل، لیبرالیسم آینده ایران اتحادهای دائمی، ائتلاف‌های موقت، اتحادهای پایدار، ائتلاف اسرائیل، نتانیاهو افراط‌گرایی، بحران افغانستانی‌ها در ایران اقتصاد، سیاست، ایران ایران، آمریکا، مذاکره، برجام ایران، آمریکا، مذاکره، عمان، سلاح هسته ای ایران، آمریکا، مذاکره، هسته‌ای، برجام ایران، اسرائیل، جنگ، 12 روزه ایران، اسرائیل، جنگ، آمریکا ایران، جنگ، هیبریدی، ترکیبی ایران، روسیه، انگلیس، قاجار، پهلوی ایران، سلاح اتمی، بازدارندگی، بمب اتم ترامپ، زنگزور، کریدور، ارمنستان، آذزبایجان ترامپ،نتانیاهو،اسرائیل،آمریکا تله_بدهی تنش‌، ایران، آمریکا تنگه هرمز، بحران انرژی، اقتصاد جهانی، تحریم ایران، قیمت نفت، امنیت تهدید امنیتی توسعه، توسعه یافتگی، اقتصاد پایدار جنگ سرد جدید حکمرانی یکپارچه، شفافیت، پاسخگویی، خلیج فارس، ایران، ترامپ، شاخاب پارس خلیج فارس، ایران، تهدید، تهاجم دالان زنگزور، جمهوری آذربایجان، امنیت اقتصادی، قفقاز رقابت قدرت‌ها سازه انگاری، ایران، سیاست خارجی سرمایه‌داری-شوروی،لیبرال،اقتدارگرا،آمریکا سیاست_جهانی عدالت اجتماعی، مشروعیت سیاسی، روانشناسی اجتماعی فدرالیسم، هویت ملی، تجزیه طلبی، فرهنگ، هویت فرهنگی، جهانی شدن، هویت ملی قرارداد_۲۵_ساله مهاجرت غیرقانونی نهج‌البلاغه، دفاعی، ایران، جنگ وعده صادق، بازدارندگی، ایران، اسرائیل چین ژئوپلیتیک کنترل مرز‌ها