• امروز : سه شنبه, ۱۰ تیر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Tuesday - 1 July - 2025
بازگشت ترامپ: سیاست خارجی آمریکا در دور دوم ریاست‌جمهوری

ترامپ 2025

  • ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۰
ترامپ 2025
دیدگاه‌های دونالد ترامپ نسبت به سیاست داخلی و خارجی را می‌توان از طریق دو شعار کلیدی کارزار انتخاباتی او در سال ۲۰۱۶ درک کرد: «اول آمریکا» و «آمریکا را دوباره با عظمت کنید».

دیدگاه‌های دونالد ترامپ نسبت به سیاست داخلی و خارجی را می‌توان از طریق دو شعار کلیدی کارزار انتخاباتی او در سال ۲۰۱۶ درک کرد: «اول آمریکا» و «آمریکا را دوباره با عظمت کنید». این شعار‌ها نه تنها بازتاب‌دهنده ایدئولوژی سیاسی ترامپ هستند، بلکه نشان‌دهنده جهت‌گیری‌های کلانی است که او در طول دوران ریاست‌جمهوری خود دنبال کرد.

شعار «اول آمریکا» که نخستین بار توسط وودرو ویلسون در سال ۱۹۱۵ برای اعلام بی‌طرفی آمریکا در جنگ جهانی اول مطرح شد، بیانگر رویکردی انزواگرایانه و عدم تمایل به مداخله در امور خارجی است. ترامپ با احیای این شعار، اولویت خود را بر مسائل داخلی آمریکا متمرکز کرد. این رویکرد نشان‌دهنده تمایل او به کاهش تعهدات بین‌المللی ایالات متحده و تمرکز بر بازسازی اقتصاد، زیرساخت‌ها و امنیت داخلی بود. این استراتژی را می‌توان به‌عنوان بازگشتی به سنت‌های انزواگرایانه آمریکایی تفسیر کرد که در دوره‌هایی از تاریخ این کشور، به‌ویژه در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ غالب بود.

شعار «آمریکا را دوباره با عظمت کنید» نیز پیشینه‌ای تاریخی دارد و پیش از ترامپ توسط رونالد ریگان و بیل کلینتون استفاده شده بود. با این حال، ترامپ با ثبت انحصاری این شعار در دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا، آن را به نمادی از برنامه‌های انتخاباتی خود تبدیل کرد. این شعار بیانگر نوستالژی ترامپ برای بازگشت به دوران اوج قدرت و نفوذ جهانی آمریکا است. او با این شعار وعده داد که ایالات متحده را به جایگاه سابق خود به‌عنوان یک ابرقدرت بی‌چون‌وچرا بازگرداند.

ترامپ در سیاست خارجی رویکردی جکسونی دارد. جکسونی‌ها منافع ملی آمریکا را به‌دقت تعریف می‌کنند و علاقه‌ای به کارزار‌های ملت‌سازی و دموکراتیک‌سازی یا وضعیت حقوق بشر در ملل دیگر ندارند. ترامپ معتقد است فاجعه در سیاست خارجی با این ایده خطرناک آغاز شده که ما می‌توانیم دموکراسی‌های غربی را در کشور‌هایی که هیچ تجربه یا علاقه‌ای برای تبدیل شدن به دموکراسی غربی ندارند، ایجاد کنیم. ترویج دموکراسی از زمان پایان جنگ جهانی دوم یکی از اصول اصلی سیاست خارجی آمریکا بود، اما ترامپ بر این باور است که ملت‌سازی و تغییر رژیم یک سیاست شکست‌خورده است و آمریکا خلأ‌هایی را ایجاد کرده که به تروریست‌ها امکان رشد و شکوفایی می‌دهد. از نظر ترامپ، خلأ قدرت باقیمانده پس از ترک عراق و لیبی اثبات کرده است که آمریکا نباید فعالیت‌های ملت‌سازی و ترویج دموکراسی داشته باشد.

ترامپ سیاست خارجی جهانی آمریکا را دلیل اصلی معاملات تجاری بد، زیرساخت‌های فروپاشیده، مهاجرت بدون وقفه، و به نقطه شکست رساندن ارتش آمریکا در اثر درگیر شدن در ملت‌سازی می‌داند. از نظر ترامپ، جهانی‌گرایی باعث شده است تا حاکمیت آمریکا و موقعیت آن به‌عنوان یک کشور استثنایی تضعیف شود. در واقع، ترامپ مخالف چندجانبه‌گرایی است و نهاد‌های بین‌المللی را تهدیدی برای منافع ملی ایالات متحده می‌داند. از این رو اقدام به خروج از معاهده‌ها و توافق‌های بین‌المللی مانند پیمان پاریس و برجام نمود. رویکرد ترامپ به‌عنوان یک رئیس‌جمهور تجارت‌محور در عرصه بین‌الملل شامل اعمال فشار اقتصادی از طریق تعرفه‌ها یا تحریم‌ها به‌منظور برخورد با رقبا است. پرونده توافق هسته‌ای ایران استفاده از همین روش را نشان می‌دهد. رئیس‌جمهور آمریکا با سیاست فشار حداکثری خود به دنبال اختلال در کارایی نظام سیاسی ایران از طریق بی‌ثبات کردن اقتصاد بود.

برخلاف رؤسای جمهور پیشین آمریکا، ترامپ هیچ تجربه سیاسی و نظامی قبلی ندارد و وابستگی به دنیای تجارت و رسانه تأثیر ملموسی در درک او از جهان داشته است. از این جهت، ترامپ شخصی معامله‌گر است و رویکردی تجارت‌محور دارد. از نظر ترامپ، تفکر مداخله‌گرایانه از یک سو باعث هرج‌ومرج بیشتری در جهان می‌شود و از سوی دیگر منجر به کسری تجاری در حال گسترش، مرز‌های محافظت‌نشده، و واگذاردن حاکمیت آمریکا به نهاد‌های بین‌المللی شده است. برای ترامپ، قدرت اقتصادی آمریکا و ثروت مادی منشأ استثنایی بودن آن است.

رویکرد دولت جدید ترامپ نیز در همان راستای شعار «اول آمریکا» و تقویت منافع ملی ایالات متحده خواهد بود، و این به معنای کاهش تعهدات نظامی در خارج از کشور و تمرکز بر مسائل داخلی است.

ترامپ همچون گذشته تمایلی به بازگشت به برجام ندارد، ولی برای دور جدیدی از مذاکرات احتمالی و توافق جدید شرایط جدیدی را مطرح خواهد کرد و سیاست فشار حداکثری را ادامه خواهد داد. از طرفی، به دنبال ایجاد ائتلاف‌های بیشتر با کشور‌های عربی و اسرائیل برای محدود کردن بیشتر ایران و مقابله با نفوذ ایران در منطقه خواهد بود.

به همین دلیل، ترامپ از حضور ترکیه در سوریه حمایت کرده است؛ زیرا از یک طرف، با توجه به رقابت میان ایران و ترکیه در منطقه، حضور ترکیه در سوریه می‌تواند به‌عنوان مانعی در برابر نفوذ ایران و گروه‌های وابسته به آن باشد. از طرف دیگر، هزینه مقابله با نفوذ ایران را به جای آمریکا، ترکیه پرداخت می‌کند. ترامپ تلاش می‌کند تا با برقراری روابط نزدیک‌تر با کشور‌های عربی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و کشور‌های عربی را پیش ببرد.

او در دوره اول خود به‌شدت از اسرائیل حمایت کرد و تصمیمات مهمی مانند انتقال سفارت آمریکا به قدس را اتخاذ نمود. از این جهت و همانند دولت اول خود، ترامپ بر ضرورت حفظ امنیت اسرائیل تأکید و هرگونه اقدام نظامی یا حملات از سوی گروه‌های فلسطینی را محکوم می‌کند و فشار بیشتری بر رهبران فلسطینی برای پذیرش شرایط اسرائیل و کنار گذاشتن خواسته‌های خود اعمال خواهد کرد.

لینک کوتاه : https://bstt.org/?p=677
  • نویسنده : دکتر علیرضا معشوری

برچسب ها

برچسب ها
آمریکا، جنگ، اسرائیل، لیبرالیسم آینده ایران اتحادهای دائمی، ائتلاف‌های موقت، اتحادهای پایدار، ائتلاف اسرائیل، نتانیاهو افراط‌گرایی، بحران افغانستانی‌ها در ایران اقتصاد، سیاست، ایران ایران، آمریکا، مذاکره، برجام ایران، آمریکا، مذاکره، عمان، سلاح هسته ای ایران، آمریکا، مذاکره، هسته‌ای، برجام ایران، سلاح اتمی، بازدارندگی، بمب اتم تله_بدهی تنش‌، ایران، آمریکا تنگه هرمز، بحران انرژی، اقتصاد جهانی، تحریم ایران، قیمت نفت، امنیت تهدید امنیتی توسعه، توسعه یافتگی، اقتصاد پایدار جنگ سرد جدید حکمرانی یکپارچه، شفافیت، پاسخگویی، خلیج فارس، ایران، ترامپ، شاخاب پارس دالان زنگزور، جمهوری آذربایجان، امنیت اقتصادی، قفقاز رقابت قدرت‌ها سیاست_جهانی عدالت اجتماعی، مشروعیت سیاسی، روانشناسی اجتماعی فدرالیسم، هویت ملی، تجزیه طلبی، فرهنگ، هویت فرهنگی، جهانی شدن، هویت ملی قرارداد_۲۵_ساله مهاجرت غیرقانونی وعده صادق، بازدارندگی، ایران، اسرائیل چین ژئوپلیتیک کنترل مرز‌ها