بنیامین نتانیاهو نخستوزیر کنونی رژیم اسرائیل، طی دهههای اخیر به یکی از بحثبرانگیزترین چهرههای سیاسی در سطح جهانی بدل شده است. عملکرد او در زمینههای داخلی و بینالمللی بهویژه اتخاذ سیاستهای نظامیمحور، سرکوبگرایانه و نژادمحور در قبال فلسطینیان، به همراه تشدید منازعات در نوار غزه، موجب شده است که او از منظر حقوقی نیز با اتهامات جدی مواجه شود. نهادهای بینالمللی همچون دیوان کیفری بینالمللی (ICC) اقدام به بررسی پروندههایی در خصوص جنایات جنگی و نقض گسترده حقوق بشر از سوی دولت او کردهاند؛ مسألهای که نه تنها اعتبار شخصی وی را تضعیف کرده، بلکه مشروعیت ساختار سیاسی تحت هدایت او را در معرض تهدید قرار داده است.
در این میان، روند تضعیف موقعیت سیاسی نتانیاهو نه محصول یک عامل واحد، بلکه نتیجهی تلاقی مجموعهای از متغیرهای ساختاری، منطقهای و بینالمللی است. این عوامل که میتوان آنها را در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی دستهبندی کرد، در ادامه مورد تحلیل قرار میگیرند:
فشارهای اقتصادی و اجتماعی در سطح داخلی
بحرانهای اقتصادی جهانی و منطقهای، از جمله رکود اقتصادی، افزایش تورم، بدهیهای ساختاری دولتها، و کاهش درآمدهای واقعی خانوارها، تأثیر مستقیمی بر وضعیت اقتصادی اسرائیل نیز گذاشتهاند. در این فضا، نارضایتی فزایندهی اقشار متوسط و کمدرآمد، بهویژه در نتیجه کاهش خدمات عمومی، افزایش هزینههای زندگی و سیاستهای نئولیبرال دولت، به یکی از محرکهای اصلی بیثباتی سیاسی در داخل اسرائیل بدل شده است. در چنین شرایطی، افکار عمومی بهویژه نسبت به هزینههای نظامی دولت و تداوم جنگهای فرسایشی، واکنش منفی نشان داده و مشروعیت رهبری سیاسی کشور را زیر سؤال بردهاند.
انزوای دیپلماتیک و تشدید مخالفتهای منطقهای و جهانی
با طولانی شدن جنگ غزه و افزایش تلفات غیرنظامیان، افکار عمومی جهانی بیش از پیش نسبت به سیاستهای اسرائیل حساس شدهاند. دولتهای منطقهای بهویژه در خاورمیانه، که پیشتر در مواردی روابط پنهان یا نیمهرسمی با اسرائیل برقرار کرده بودند، اکنون تحت فشار افکار عمومی خود برای قطع همکاری یا بازنگری در روابط دیپلماتیک با تلآویو قرار گرفتهاند. این روند، در کنار مخالفت فزاینده سازمانهای بینالمللی و نهادهای حقوق بشری، موجب تضعیف جایگاه دیپلماتیک اسرائیل و تسریع در روند ایزوله شدن سیاسی دولت نتانیاهو در سطح جهانی شده است.
بحران مشروعیت سیاسی و ظهور آلترناتیوهای داخلی
در فضای داخلی اسرائیل شکافهای سیاسی عمیقتر از همیشه شدهاند. احزاب رقیب لیکود، جریانهای میانهرو و چپ، و همچنین برخی گروههای مذهبی میانهرو، با اعتراض به سیاستهای افراطی نتانیاهو بهویژه در حوزههای امنیتی، اجتماعی و اقتصادی، خواستار بازتعریف سیاستهای کلان و خروج از وضعیت جنگطلبانه شدهاند. رشد این جریانهای اعتراضی، نشاندهنده شکلگیری یک جبهه گسترده داخلی برای کنار گذاشتن نتانیاهو از صحنه سیاسی است.
نقش نهادهای بینالمللی در فشار حقوقی و سیاسی
اقادامات دیوان کیفری بینالمللی در خصوص بررسی جرائم احتمالی ارتکابی توسط نتانیاهو و مقامات ارشد نظامی-امنیتی اسرائیل، بهویژه در جریان جنگهای غزه، به یک عامل فشار حقوقی قابلتوجه بدل شده است. هرچند تلاشهای سیاسی برای جلوگیری از پیشروی این پروندهها ادامه دارد، اما اثرات روانی و دیپلماتیک این روند برای نتانیاهو و دولتش غیرقابل انکار است.
نقش ارتش اسرائیل در آینده سیاسی رژیم
ارتش اسرائیل که در سالهای اخیر با فشارهای فزاینده و تلفات بالا درگیر بوده، بهویژه در جنگهای پیاپی با غزه و تنشهای مرزی با لبنان و سوریه، از وضعیت ناپایدار امنیتی بهشدت آسیب دیده است. برخلاف تصور عمومی، نهاد نظامی اسرائیل صرفاً تابع اراده سیاسی نبوده و در مواقع بحرانی، نقش تعیینکنندهای در بازتعریف سیاستها و انتقال قدرت ایفا کرده است. تحلیلگران بر این باورند که در صورت استمرار ناکامیهای نظامی-سیاسی و افزایش هزینههای جنگ، ارتش ممکن است از طریق ابزارهای غیرمستقیم، به روند پایان دوران نتانیاهو شتاب بخشد. این نقش میتواند در قالب حمایت از دولت جایگزین، پذیرش طرح صلح دو دولتی، یا اعمال فشار بر نخستوزیر برای کنارهگیری صورت گیرد.
تحولات ژئوپلیتیکی و پیامدهای منطقهای
افزایش نارضایتی عمومی در کشورهای عربی نسبت به حمایت برخی دولتهایشان از اسرائیل، همراه با کاهش اعتماد به نهادهای بینالمللی همچون شورای امنیت، موجب تقویت جریانهای جمهوریخواه و اسلامگرا در منطقه شده است. در صورت تداوم شرایط فعلی، خطر بیثباتی داخلی در برخی کشورهای عربی افزایش یافته که میتواند ساختارهای سلطنتی را تهدید کرده و نظم منطقهای را به چالش بکشد. اسرائیل در چنین فضایی، بدون بازنگری در سیاستهایش، بیش از پیش در معرض انزوا و واکنشهای خصمانه قرار خواهد گرفت.
ترکیب پیچیدهای از بحرانهای سیاسی، اقتصادی، حقوقی و نظامی، چشمانداز تداوم حضور بنیامین نتانیاهو در قدرت را با تردیدهای جدی مواجه ساخته است. در این میان، ارتش اسرائیل بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای ساختاری، میتواند در عبور از این بحران و مدیریت مرحله گذار نقش کلیدی ایفا کند. در صورت کنار رفتن نتانیاهو و حرکت بهسوی پذیرش طرحهای سازش و دو دولتی، امکان بازسازی مشروعیت بینالمللی اسرائیل فراهم خواهد شد و مسیر برای به رسمیت شناخته شدن آن از سوی بخش وسیعتری از جامعه جهانی هموار میشود.